فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Mother Country
ˈməðərˈkəntri
ˈmʌðəˈkʌntri
معنی و نمونه‌جمله
noun phrase
کشور اصلی، میهن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They tried to serve their adopted land and to forget about their mother country.
آنان کوشیدند به کشور گزیده‌ی خودشان خدمت کرده و کشور مادری خود را فراموش کنند.
مترادف و متضاد mother country
-
noun native landSynonyms:homeland motherland native soil the old country
ارجاع به لغت mother country
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «mother country» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mother country
لغات نزدیک mother country
- - mothball
- - mother
- - mother country
- - Mother Earth
- - mother goose