فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mother Earth

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

مادر زمین (مفهوم کره‌ی زمین به‌عنوان مادر و موجودی زنده که تمام زندگی‌ها، منابع طبیعی و اکوسیستم‌ها را در خود جای داده است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

We must protect Mother Earth from pollution and destruction.

ما باید از مادر زمین در برابر آلودگی و تخریب محافظت کنیم.

Many cultures celebrate Mother Earth through various rituals and festivals.

بسیاری از فرهنگ‌ها از طریق مراسم‌ها و جشن‌های مختلف به مادر زمین احترام می‌گذارند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Mother Earth

  1. noun a personification of the Earth, often regarded as a nurturing figure and a source of life

ارجاع به لغت Mother Earth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Mother Earth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mother-earth

لغات نزدیک Mother Earth

پیشنهاد بهبود معانی