Mutilated

American: ˈmjuːtəˌletəd British: ˈmjuːtɪleɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    mutilates
  • وجه وصفی حال:

    mutilating

معنی

verb - transitive
ناقص(شده) اندام بریده، مغلوط، غلط، تحریف‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mutilated

  1. adjective dismembered
    Synonyms: amputated, disfigured, maimed, mangled, marred

ارجاع به لغت mutilated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mutilated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mutilated

لغات نزدیک mutilated

پیشنهاد بهبود معانی