مال من، متعلق به من، مربوط به من، از آن من
My name is Manoochehr Aryanpur.
نام من منوچهر آریانپور است.
My eyes are blue.
چشمان من آبی است.
I do my work in my own home.
من کارم را در خانهی خودم انجام میدهم.
my book
کتاب من
my mother
مادرم
قبلاز اسم (noun) برای خطاب قرار دادن بهمنظور نشان دادن ادب یا دوست داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Good morning, my lord!
سلام بر ارباب خودم!، صبح بخیر سرورم!
My friend, welcome to my humble abode.
دوست من، به خانهی محقر من خوش آمدید.
My lady, your presence graces this room.
بانوی من، حضور شما به این اتاق شکوه میبخشد.
Don't worry, my dear Julie!
جولی عزیزم نگران نباش!
قدیمی ای وای ، بهبه!، عجب! (حاکی از شگفتی یا ناباوری و غیره)
Oh, my, what a lush garden!
بهبه چه باغ خرمی!
My, how you've grown!
عجب، چقدر بزرگ شدهای!
My, how quickly time flies!
ای وای، چه زود زمان میگذرد!
Oh my goodness, no trouble at all!
اختیار دارید، اصلاً مزاحمتی نیست!
تا آنجا که میدانم
تا آنجا که من میدانم
با شگفتی متوجه شدم، در کمال تعجب من
به عقیدهی من، از نظر من
یک جای متعلق به خودم (یک مکان شخصی)
این اعتقاد راسخ من است
بنابر عقیدهی راسخ من
i can't believe my eyes (or ears)
نمیتوانم آنچه را که میبینم (یا می شنوم) باور کنم
به خونم تشنهاند.
از ته دل، از صمیم قلب
دلم زیر و رو میشود، حالم به هم میخورد.
هرگز (اجازه نخواهم داد)، کاملاً مخالفم
my (or his, etc.) heart bleeds (for someone)
(برای کسی) خیلی تأسف میخورم، (برای کسی) دلم میسوزد.
اگر درست یادم باشد، اگر اشتباه نکنم
اگر اشتباه نکنم، اگر درست یادم باشد، اگر حافظهام دست بدهد
تا آنجا که به یاد دارم
you scratch my back and i'll scratch yours
اگر تو به من کمک کنی من هم به تو کمک خواهم کرد
sticks and stones may break my bones but words will never hurt me
با سنگ و چوب میتوان مرا رنج داد؛ ولی حرف (ناسزا) به من آسیبی نمیرساند
قسم میخورم!، باور کن!، به جان خودم!، قول میدهم!، به شرافتم قسم!
the world is your (or my etc.) oyster
دنیا به کام تو (یا من و غیره) است
یا حرف من یا هیچی، همین که من میگم (حرف، حرف منه) (رو حرف من، حرف نباشه)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «my» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/my