فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Okra

ˈoʊkrə ˈɒkrə / / ˈəʊ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( okro ) (گیاه‌شناسی) بامیه، بامیا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد okra

  1. noun Long mucilaginous green pods; may be simmered or sauteed but used especially in soups and stews
    Synonyms: gumbo, okra plant, lady's-finger, Abelmoschus esculentus, hibiscus-esculentus

ارجاع به لغت okra

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «okra» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/okra

لغات نزدیک okra

پیشنهاد بهبود معانی