امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Optimize

ˈɑːptəmaɪz ˈɒptəmaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    optimized
  • شکل سوم:

    optimized
  • سوم‌شخص مفرد:

    optimizes
  • وجه وصفی حال:

    optimizing

معنی‌ها و نمونه‌جمله

verb - transitive verb - intransitive
خوش‌بین بودن، بهین ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
verb - transitive verb - intransitive
بهینه ساختن
- in order to optimize the distribution of drugs
- به منظور بهینه‌کردن توزیع دارو
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد optimize

  1. verb Modify to achieve maximum efficiency in storage capacity or time or cost
    Synonyms: optimise
  2. verb Act as an optimist and take a sunny view of the world
    Synonyms: optimise

ارجاع به لغت optimize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «optimize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/optimize

لغات نزدیک optimize

پیشنهاد بهبود معانی