آخرین به‌روزرسانی:
Outsource
ˈaʊtsɔːrs
ˈaʊtsɔːs-sɔːrs
گذشته‌ی ساده:
outsourcedشکل سوم:
outsourcedسوم‌شخص مفرد:
outsourcesوجه وصفی حال:
outsourcingمعنی و نمونه‌جمله‌ها
verb - intransitive
verb - transitive
برون‌سپاری کردن، از بیرون تامین کردن، محول کردن (واگذاری انجام فرایندها یا فعالیت‌های داخلی یک کسب‌وکار به یک تأمین‌کننده‌ی خارجی تحت قرارداد مشخص گفته می‌شود.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We outsource all our computing work.
ما همه‌ی کارهای کامپیوتری را برون‌سپاری می‌کنیم.
The work of interior design could be outsourced to those professional companies.
می‌توان کار طراحی داخلی را به شرکت‌های حرفه‌ای برون‌سپاری کرد.
ارجاع به لغت outsource
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «outsource» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outsource
لغات نزدیک outsource
- - outsmart oneself
- - outsoar
- - outsource
- - outsourcing
- - outspan