فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Ovulate

ˈɑːvjuːleɪt ˈɒvjəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ovulated
  • شکل سوم:

    ovulated
  • سوم شخص مفرد:

    ovulates
  • وجه وصفی حال:

    ovulating

معنی

  • verb - intransitive
    تخمک دادن، تخمک گذاردن، تولید اوول کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت ovulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ovulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ovulate

لغات نزدیک ovulate

پیشنهاد بهبود معانی