فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ovulate

ˈɑːvjuːleɪt ˈɒvjəleɪt

گذشته‌ی ساده:

ovulated

شکل سوم:

ovulated

سوم‌شخص مفرد:

ovulates

وجه وصفی حال:

ovulating

معنی

verb - intransitive

تخمک دادن، تخمک گذاردن، تولید اوول کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ovulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ovulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ovulate

لغات نزدیک ovulate

پیشنهاد بهبود معانی