امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ovulation

ˌovjəˈleɪʃən ˈɒvjuleɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ovulations

معنی

noun
تخمک‌آوری، تخمک‌سازی، تخمک‌گذاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ovulation

  1. noun The expulsion of an ovum from the ovary (usually midway in the menstrual cycle)
    Antonyms: anovulation

ارجاع به لغت ovulation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ovulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ovulation

لغات نزدیک ovulation

پیشنهاد بهبود معانی