با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Pannier

    ˈpænjər ˈpæniə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین panier نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار pannier رایج است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    خورجین (برای حمل میوه و کالا بر پشت انسان یا چهارپا یا روی دوچرخه یا موتور)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The cyclist attached a pannier to his bike to carry his belongings for the long trip.
    - این دوچرخه‌سوار برای حمل وسایلش برای این سفر طولانی، خورجین را به دوچرخه‌اش متصل کرد.
    - The donkey's panier was decorated with colorful tassels and beads.
    - خورجین الاغ با منگوله‌ها و مهره‌های رنگارنگ تزیین شده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت pannier

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pannier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pannier

    لغات نزدیک pannier

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار