فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Parathyroid

pærʌˈθaɪrɔɪd ˌpærəˈθaɪrɔɪd

معنی

noun adjective

(مربوط به) غدد پاراتیروئید، مترشحه از غدد ماورائدرقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parathyroid

  1. noun any one of four endocrine glands situated above or within the thyroid gland
    Synonyms:
    parathyroid-gland

ارجاع به لغت parathyroid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parathyroid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parathyroid

لغات نزدیک parathyroid

پیشنهاد بهبود معانی