امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pastern

ˈpæstən ˈpæstən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جانورشناسی بخولق، بخولق چهارپایان، قسمت سفلای پای اسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pastern

  1. noun The part between the fetlock and the hoof
    Synonyms:
    fetter bone

ارجاع به لغت pastern

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pastern» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pastern

لغات نزدیک pastern

پیشنهاد بهبود معانی