هنر پاستل، گچ رنگی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
She used pastel to create a beautiful sunset in her artwork.
از پاستل برای خلق غروب زیبا در آثار هنری خود استفاده کرد.
The artist blended the pastels.
هنرمند گچهای رنگی را با هم ترکیب کرد.
هنر نقاشی پاستل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She created a beautiful pastel of a field of flowers.
نقاشی پاستل زیبایی از مزرعهی گلها خلق کرد.
I love the beautiful look of pastels.
عاشق نمای زیبای نقاشیهای پاستل هستم.
رنگ کمرنگ، روشن، ملایم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
She wore a beautiful pastel dress to the party.
در مهمانی لباس روشن زیبایی پوشیده بود.
The walls of the nursery were painted in pastel colors.
دیوارهای مهد کودک با رنگهای کمرنگ رنگآمیزی شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pastel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pastel