با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pasteboard

ˈpeɪstbɔːrd ˈpeɪstbɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
کاغذ مقوایی، کارت ویزیت، ورق‌بازی، قلابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pasteboard

  1. noun
    Synonyms: paper-board, bristol-board, cardboard, tagboard, oak-tag, corrugated paper, carton material, backing

ارجاع به لغت pasteboard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pasteboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pasteboard

لغات نزدیک pasteboard

پیشنهاد بهبود معانی