آخرین به‌روزرسانی:

Pisciculture

ˈpɪsɪˌkʌltʃər ˈpɪsɪkʌltʃə

معنی

noun adjective

پرورش ماهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pisciculture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pisciculture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pisciculture

لغات نزدیک pisciculture

پیشنهاد بهبود معانی