فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pisciculture

ˈpɪsɪˌkʌltʃər ˈpɪsɪkʌltʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adjective
    پرورش ماهی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت pisciculture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pisciculture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pisciculture

لغات نزدیک pisciculture

پیشنهاد بهبود معانی