آخرین به‌روزرسانی:

Piscine

ˈpɪsaɪn ˈpɪsiːn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

شبیه ماهی، ماهی‌وار، ماهی‌مانند، ماهی‌شکل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The restaurant had a beautiful ambiance with its piscine decor.

رستوران با دکور ماهی‌شکلش، فضای زیبایی داشت.

The piscine odor of the seafood market lingered in the air.

بویی شبیه به ماهی از بازار غذاهای دریایی در هوا پخش شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت piscine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «piscine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/piscine

لغات نزدیک piscine

پیشنهاد بهبود معانی