شکل جمع:
pleasدادخواست، منازعه، مشاجره، مدافعه، عذر، بهانه، تقاضا، استدعا، پیشنهاد، وعده مشروط، ادعا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He left earlier with the plea of a headache.
به بهانهی سردرد زودتر رفت.
He rejected the pleas of the condemned man.
التماسهای مرد محکوم را رد کرد.
a plea of not guilty
اظهارنامهی بیگناهی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plea» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plea