با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Polar Coordinates

American: ˈpoʊləˌkoʊˈɔːdɪneɪts British: ˈpəʊləˌkəʊˈɔːdɪneɪts
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
مختصات قطبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- polar coordinates of Mecca
- مختصات قطبی مکه
- Polar coordinates are used often in navigation.
- مختصات قطبی اغلب در ناوبری استفاده می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد polar coordinates

  1. noun position on globe
    Synonyms: altitude and azimuth, latitude and longitude, ordinate and abscissa, right ascension and declension

ارجاع به لغت polar coordinates

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polar coordinates» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polar-coordinates

لغات نزدیک polar coordinates

پیشنهاد بهبود معانی