آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Pollination

ˌpɑːləˈneɪʃn ˌpɒləˈneɪʃn

معنی pollination | جمله با pollination

noun uncountable

زیست‌شناسی گرده‌افشانی (انتقال دانه‌های گرده از پرچم یک گل که عضو نر گیاه به حساب می‌آید به روی کلاله‌ی مادگی همان گل یا گل دیگری از همان گونه)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Bees play a vital role in the process of pollination.

زنبورها نقش مهمی در فرایند گرده‌افشانی دارند.

Wind and insects are common agents of pollination.

باد و حشرات از عوامل رایج گرده‌افشانی هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The transfer of pollen is a key step in pollination.

انتقال گرده مرحله‌ای کلیدی در گرده‌افشانی است.

Pollination is necessary for plant reproduction.

گرده‌افشانی برای تولید مثل گیاه ضروری است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pollination

  1. noun transfer of pollen from the anther to the stigma of a plant
    Synonyms:

ارجاع به لغت pollination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pollination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pollination

لغات نزدیک pollination

پیشنهاد بهبود معانی