امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pollinate

    ˈpɑːləneɪt ˈpɒləneɪt ˈpɒləneɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      pollinated

    • شکل سوم:

      pollinated

    • سوم‌شخص مفرد:

      pollinates

    • وجه وصفی حال:

      pollinating

    معنی

    verb - transitive
    گیاه‌شناسی گرده‌افشانی کردن link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pollinate

    1. verb Fertilize by transfering pollen
      Synonyms:
      fertilize pollenate breed cross-fertilize cross-pollinate

    ارجاع به لغت pollinate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pollinate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pollinate

    لغات نزدیک pollinate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return