با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Polygamy

pəˈlɪɡəmi pəˈlɪɡəmi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    چند همسری، تعدد زوجات، چند زن گیری، چندگانی، بسگانی
    • - Polygamy is allowed in certain religions.
    • - در برخی مذاهب چند زنی مجاز است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد polygamy

  1. noun plural marriage
    Synonyms: bigamy, polyandry, polygyny

ارجاع به لغت polygamy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polygamy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polygamy

لغات نزدیک polygamy

پیشنهاد بهبود معانی