Predative

    ˈprɛdəˌtɪv ˈprɛdətɪv
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    درنده، شکارگر، غارتگر، چپاولگر، غارتگرانه، چپاولگرانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The predative behavior of lions allows them to be successful hunters.
    - رفتار غارتگرانه‌ی شیرها آن‌ها را به شکارچیانی پیروز تبدیل کرده است.
    - the predative instincts of wolves
    - گونه‌های درنده‌ی گرگ‌ها
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت predative

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «predative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/predative

    لغات نزدیک predative

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند