Prefab

ˌpriːˈfæb ˈpriːfæb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(prefabricate) پیش ساختن، پیش‌ساخته، پیش‌سازی شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prefab

  1. noun A structure
    Synonyms: prefabricated building, mass-produced building, temporary structure, standardized housing

ارجاع به لغت prefab

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prefab» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prefab

لغات نزدیک prefab

پیشنهاد بهبود معانی