فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Priesthood

ˈpriːsthʊd ˈpriːsthʊd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    priesthoods

معنی

  • noun
    کشیشی، مقام کشیش، کشیش بودن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد priesthood

  1. noun clergy
    Synonyms: canonicate, canonry, cardinalate, deaconry, diaconate, ecclesiastics, ministry, pastorate, rabbinate, the cloth, the pulpit

ارجاع به لغت priesthood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «priesthood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/priesthood

لغات نزدیک priesthood

پیشنهاد بهبود معانی