آخرین به‌روزرسانی:

Provence

prəˈvɑːns prɒˈvɒns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular

جغرافیا پروانس (یک استان در جنوب شرقی فرانسه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I dream of visiting the picturesque Provence one day.

آرزو دارم روزی از پروانس زیبا دیدن کنم.

My friend brought me a bottle of fine wine from Provence.

دوستم یک بطری شراب خوب از پروانس برایم آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت provence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «provence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/provence

لغات نزدیک provence

پیشنهاد بهبود معانی