با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Provence

prəˈvɑːns prɒˈvɒns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular
جغرافیا پروانس (یک استان در جنوب شرقی فرانسه)
- I dream of visiting the picturesque Provence one day.
- آرزو دارم روزی از پروانس زیبا دیدن کنم.
- My friend brought me a bottle of fine wine from Provence.
- دوستم یک بطری شراب خوب از پروانس برایم آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت provence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «provence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/provence

لغات نزدیک provence

پیشنهاد بهبود معانی