شکلهای نوشتاری دیگر این لغت: provencal, provençal و Provencal
در معنای چهارم همچنین میتوان از Occitan بهجای Provençal استفاده کرد.
غذا و آشپزی پروانسال، پروانسالی، پروانسی (تهیهشده با استفاده از موادغذایی رایج در ناحیهی پروانس فرانسه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
She prepared a delicious Provençal dish for dinner.
او برای شام خوراک پروانسال خوشمزهای آماده کرد.
The Provençal pizza features fresh herbs and sun-dried tomatoes.
پیتزای پروانسالی شامل گیاهان تازه و گوجهفرنگی خشکشده است.
پروانسال، پروانسالی، پروانسی (وابسته به ناحیهی پروانس در فرانسه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Jack's Provençal accent added charm to his storytelling.
لهجهی پروانسالی جک به داستانسرایی او جذابیت میبخشید.
Her passion for Provençal literature inspired her to visit the region.
اشتیاق او به ادبیات پروانسال، او را به بازدید از این منطقه سوق داد.
اهل پروانس، پروانسی (بومی یا ساکن پروانس)
As a Provençal, she took pride in her region's culinary traditions.
بهعنوان فردی پروانسی، او به سنتهای آشپزی منطقهی خود افتخار میکرد.
Many Provençals are known for their love of lavender fields.
بسیاری از پروانسیها بهخاطر عشقشان به مزارع اسطوخدوس شناخته میشوند.
زبانشناسی زبان اکسیتان، اکسیتان، اکسیتانی (بهویژه گویشی از زبان اکسیتان که در ناحیهی پروانس کاربرد دارد)
She enjoys reading poetry written in Provençal.
او از خواندن اشعاری که به زبان اکسیتانی سروده شدهاند، لذت میبرد.
The Provençal is a beautiful language spoken in the south of France.
زبان اکسیتان، زبان زیبایی است که در جنوب فرانسه صحبت میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «Provençal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/provencal