آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Prussian

ˈprʌʃn ˈprʌʃn

معنی prussian

adjective noun

وابسته به پروس و مردم و زبان و فرهنگ آن، پروسی، اهل پروس

noun adjective

(مانند پروسی‌ها) پر‌انضباط، سخت‌کوش، ارتشی‌مآب، نظامی‌وار، مغرور، خشن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective noun

گویش پروسی (شاخه‌ای از آلمانی)

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت prussian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prussian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prussian

لغات نزدیک prussian

پیشنهاد بهبود معانی