Psi

ˈsaɪ ˈsaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    psis

معنی

noun
(بیست‌و‌سومین حرف الفبای یونانی) سای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد psi

  1. noun A unit of pressure
    Synonyms: pounds per square inch

ارجاع به لغت psi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «psi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/psi

لغات نزدیک psi

پیشنهاد بهبود معانی