فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Put In Practice

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb
    اجرا کردن، عملی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد put in practice

  1. phrasal verb Make (something) a practical reality

ارجاع به لغت put in practice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put in practice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-in-practice

لغات نزدیک put in practice

پیشنهاد بهبود معانی