امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Px

ˌpiː ˈeks ˌpiː ˈeks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فروشگاه پادگان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد px

  1. noun A commissary on a United States Army post
    Synonyms:
    post exchange

ارجاع به لغت px

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «px» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/px

لغات نزدیک px

پیشنهاد بهبود معانی