با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pwn

poʊn pəʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pwned
  • شکل سوم:

    pwned
  • سوم‌شخص مفرد:

    pwns
  • وجه وصفی حال:

    pwning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive informal
عامیانه شکست دادن، تسلط یافتن، مغلوب شدن (به‌شکلی تحقیرآمیز به‌ویژه در بازی‌های ویدیویی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He managed to pwn his opponent in the final round of the tournament.
- او در دور پایانی مسابقات موفق شد حریف خود را شکست دهد.
- The gamer loved to pwn noobs in the online match.
- بازیکن حرفه‌ای دوست داشت که نابلدهای تازه‌کار را در مسابقه‌ی آنلاین شکست دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pwn

  1. transitive verb to defeat or take control of someone or something
    Synonyms: dominate, defeat, trounce
    Antonyms: be defeated, lose, succumb

ارجاع به لغت pwn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pwn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pwn

لغات نزدیک pwn

پیشنهاد بهبود معانی