آخرین به‌روزرسانی:

Quadrisect

معنی

verb - transitive

به چهار بخش تقسیم کردن، چهار بر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت quadrisect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quadrisect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quadrisect

لغات نزدیک quadrisect

پیشنهاد بهبود معانی