فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Quadriplegic

ˌkwɑːdrəˈpliːdʒɪk ˌkwɒdrəˈpliːdʒɪk

شکل جمع:

quadriplegics

توضیحات:

همچنین می‌توان از tetraplegic به‌جای quadriplegic استفاده کرد.

در انگلیسی استرالیایی به‌جای quadriplegic از quadruplegic استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پزشکی فلج چهاراندام، کوادری‌پلژی، تتراپلژی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

The quadriplegic athlete inspired everyone with his determination.

ورزش‌کار کوادری‌پلژی با عزم خود به همه انگیزه داد.

His quadriplegic condition did not hinder his vibrant personality.

وضعیت فلج چهاراندام او مانع شخصیت سرزنده‌ی او نشد.

noun countable

پزشکی فلج چهاراندام، کوادری‌پلژی، تتراپلژی (شخص مبتلا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He became quadriplegic after a severe spinal injury.

پس‌از آسیب شدید به نخاع، او فلج چهاراندام شد.

She is quadriplegic and requires constant care.

او بیمار کوادری‌پلژی است و نیاز به مراقبت مداوم دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت quadriplegic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quadriplegic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quadriplegic

لغات نزدیک quadriplegic

پیشنهاد بهبود معانی