شکل جمع:
quadriplegicsهمچنین میتوان از tetraplegic بهجای quadriplegic استفاده کرد.
در انگلیسی استرالیایی بهجای quadriplegic از quadruplegic استفاده میشود.
پزشکی فلج چهاراندام، کوادریپلژی، تتراپلژی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The quadriplegic athlete inspired everyone with his determination.
ورزشکار کوادریپلژی با عزم خود به همه انگیزه داد.
His quadriplegic condition did not hinder his vibrant personality.
وضعیت فلج چهاراندام او مانع شخصیت سرزندهی او نشد.
پزشکی فلج چهاراندام، کوادریپلژی، تتراپلژی (شخص مبتلا)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He became quadriplegic after a severe spinal injury.
پساز آسیب شدید به نخاع، او فلج چهاراندام شد.
She is quadriplegic and requires constant care.
او بیمار کوادریپلژی است و نیاز به مراقبت مداوم دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «quadriplegic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quadriplegic