امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Recency

ˈriːsənsiː ˈriːsnsɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تأخر، تازگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recency

  1. noun A time immediately before the present
    Synonyms:
    recentness
  1. noun The property of having happened or appeared not long ago
    Synonyms:
    recentness

ارجاع به لغت recency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recency

لغات نزدیک recency

پیشنهاد بهبود معانی