Reflectance
American:
rɪˈflektəns
British:
rɪˈflektəns
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله
noun
انعکاس
- توان بازتابندگی
مترادف و متضاد reflectance
-
noun The fraction of radiant energy that is reflected from a surfaceSynonyms:coefficient of reflection reflectivity reflection factor
ارجاع به لغت reflectance
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «reflectance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reflectance
لغات نزدیک reflectance
- - reflect discredit on somebody
- - reflect well (or badly) on something (or somebody)
- - reflectance
- - reflected
- - reflecterize