امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Refraction

rɪˈfrækʃn̩ rɪˈfrækʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
شیمی فیزیک شکست، انکسار، تجزیه، انحراف، تخفیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The refraction of light creates beautiful colors in a rainbow.
- انکسار نور سبب پیدایش رنگ‌های زیبایی در رنگین‌کمان می‌شود.
- Refraction occurs when light passes through a prism.
- هنگامی که نور از یک منشور عبور کند، شکست اتفاق می‌افتد.
- Scientists study the refraction of waves in various mediums.
- دانشمندان انکسار امواج را در محیط‌های مختلف مطالعه می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد refraction

  1. noun The amount by which a propagating wave is bent
    Synonyms: deflection, deflexion

ارجاع به لغت refraction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refraction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/refraction

لغات نزدیک refraction

پیشنهاد بهبود معانی