فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Right On Time

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

دقیقاً به موقع، سر وقت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The train arrived right on time.

قطار دقیقاً به موقع رسید.

She always submits her assignments right on time.

او همیشه تکالیفش را سر وقت تحویل می دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت Right on time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Right on time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/right-on-time

لغات نزدیک Right on time

پیشنهاد بهبود معانی