گذشتهی ساده:
scarfedشکل سوم:
scarfedسومشخص مفرد:
scarfsوجه وصفی حال:
scarfingشکل جمع:
scarfsهمچنین میتوان از شکل جمع scarves به جای scarfs استفاده کرد.
شال، روسری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
He wrapped a woollen scarf around his neck before going out.
قبلاز بیرون رفتن، شالی پشمی دور گردنش پیچید.
She tied a bright scarf around her head.
او روسریای رنگارنگ دور سرش بست.
انگلیسی آمریکایی با ولع خوردن، سریع خوردن
همچنین میتوان از scarf down استفاده کرد.
در انگلیسی بریتانیایی از scoff استفاده میشود.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She scarfed her sandwich while checking emails.
او ساندویچش را هنگام چک کردن ایمیلها سریع خورد.
They scarfed down all the snacks at the party.
آنها همهی خوراکیهای مهمانی را با ولع خوردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scarf» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scarf