امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scot

skɑːt skɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
باج، مالیات، مالیات بستن بر، (با حرف بزرگ)اسکاتلندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scot

  1. noun A person born or living in Scotland
    Synonyms:
    scotsman scotchman

Idioms

  • pay scot and lot

    کاملاً پرداختن، تا شاهی آخر پرداخت کردن

  • scot and lot

    (انگلیس - سابقاً) مالیات محلی (که طبق استطاعت شخص برآورد می‌شد)

ارجاع به لغت scot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scot

لغات نزدیک scot

پیشنهاد بهبود معانی