See Into

آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی‌ها

phrasal verb
بازرسی کردن، تفتیش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb
فهمیدن، پی بردن، دریافتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد see into

  1. phrasal verb escort into (especially a place of shelter)

ارجاع به لغت see into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «see into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/see-into

لغات نزدیک see into

پیشنهاد بهبود معانی