فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

See Off

siː ɔf siː ɒf

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B2

بدرقه کردن

We gathered at the train station to see off our friend who was leaving for another city.

در ایستگاه قطار جمع شدیم تا دوستمان را که به شهر دیگری می‌رفت، بدرقه کنیم.

I will see off my sister at the airport tomorrow.

فردا خواهرم را در فرودگاه بدرقه خواهم کرد.

phrasal verb

انگلیسی بریتانیایی وادار به فرار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The police were called to see off the rowdy group of teenagers who were causing a disturbance in the park.

به پلیس زنگ زدند تا گروه نوجوانان جنجال‌ساز که در پارک مزاحمت ایجاد می‌کردند، وادار به فرار کنند.

The store owner had to see off a group of people who were causing trouble in his store.

صاحب فروشگاه مجبور شد گروهی از افرادی که در فروشگاه او مشکل ایجاد می‌کردند، وادار به فرار کند.

phrasal verb

انگلیسی بریتانیایی شکست دادن، مغلوب کردن (دشمن و حریف و غیره)

The politician's campaign team worked hard to see off their opponents in the election.

تیم تبلیغاتی این سیاستمدار سخت تلاش کردند تا در انتخابات رقبا را شکست دهند.

The home team was able to see off the opposing team.

تیم میزبان توانست تیم حریف را مغلوب کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت see off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «see off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/see-off

لغات نزدیک see off

پیشنهاد بهبود معانی