فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Seismic

ˈsaɪzmɪk ˈsaɪzmɪk

صفت تفضیلی:

more seismic

صفت عالی:

most seismic

معنی

adjective

وابسته به زمین‌لرزه، مرتعش، متزلزل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seismic

  1. adjective subject to or caused by an earthquake or earth vibration
    Synonyms:
    seismal

ارجاع به لغت seismic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seismic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seismic

لغات نزدیک seismic

پیشنهاد بهبود معانی