فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shallot

ʃəˈlɑːt ʃəˈlɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shallot

  1. noun Type of onion plant producing small clustered mild-flavored bulbs used as seasoning
    Synonyms: eschalot, multiplier-onion, Allium cepa aggregatum, Allium ascalonicum

ارجاع به لغت shallot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shallot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shallot

لغات نزدیک shallot

پیشنهاد بهبود معانی