با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sideshow

ˈsaɪdʃoʊ ˈsaɪdʃəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نمایش فرعی، موضوع فرعی، انحراف اتفاقی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sideshow

  1. noun That which has been added
    Synonyms: minor attraction, adjunct, related activity, subordinate event

ارجاع به لغت sideshow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sideshow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sideshow

لغات نزدیک sideshow

پیشنهاد بهبود معانی