فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Silage

ˈsaɪlɪdʒ ˈsaɪlɪdʒ

گذشته‌ی ساده:

silaged

شکل سوم:

silaged

سوم‌شخص مفرد:

silages

وجه وصفی حال:

silaging

معنی

noun

علف تازه‌مانده، قصیل سبز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد silage

  1. noun fodder harvested while green and kept succulent by partial fermentation as in a silo
    Synonyms:
    ensilage

ارجاع به لغت silage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «silage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/silage

لغات نزدیک silage

پیشنهاد بهبود معانی