با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Six-pack

ˈsɪksˈpæk sɪkspæk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(به‌ویژه آبجو و کوکاکولا و غیره) شش قوطی، نیم دوجین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد six-pack

  1. noun A carton containing six bottles or cans
    Synonyms: sixpack, six-pack

ارجاع به لغت six-pack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «six-pack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/six-pack

لغات نزدیک six-pack

پیشنهاد بهبود معانی