فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

SMS

ˌesemˈes ˌesemˈes ˌesemˈes ˌesemˈes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun uncountable

(short message service) اس‌ام‌اس، سرویس پیام کوتاه

It's convenient to use SMS when you don't have time for a phone call.

در مواقعی که وقت کافی برای تماس تلفنی ندارید، می‌توانید از اس‌ام‌اس استفاده کنید.

She prefers to communicate through SMS rather than making phone calls.

ترجیح می‌دهد به جای برقراری تماس تلفنی، از طریق سرویس پیام کوتاه با دیگران ارتباط برقرار کند.

noun countable

اس‌ام‌اس، پیامک، پیام کوتاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I received an SMS from my friend inviting me to her birthday party.

از دوستم اس‌ام‌اسی دریافت کردم که در آن مرا به جشن تولدش دعوت کرده بود.

I quickly replied to the SMS from my colleague.

به‌سرعت به پیامک همکارم پاسخ دادم.

verb - transitive

اس‌ام‌اس فرستادن، اس‌ام‌اس کردن، پیامک کردن

Can you SMS me the address?

می‌شه آدرس رو برام اس‌ام‌اس کنی؟

Don't forget to SMS your brother to remind him about the family dinner tonight.

یادت نرود که به برادرت پیامک بفرستی و شام خانوادگی امشب را به او یادآوری کنی.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت SMS

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «SMS» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sms

لغات نزدیک SMS

پیشنهاد بهبود معانی