آخرین به‌روزرسانی:

Snotter

ˈsnɑtər ˈsnɒtə

شکل جمع:

snotters

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

انگلیسی بریتانیایی مخاط بینی

The tissue was soaked with snotter after the sneeze.

پس‌از عطسه، دستمال‌کاغذی با مخاط بینی خیس شد.

The cold weather made his snotter freeze instantly.

هوای سرد باعث شد که مخاط بینی او فوراً خشک شود.

verb - intransitive

انگلیسی بریتانیایی با صدای بلند نفس کشیدن، خرخر کردن، خروپف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I could hear him snottering from across the room.

صدای خرخر کردنش را از آن طرف اتاق می‌شنیدم.

The baby snottered as she napped in her crib.

نوزاد درحالی‌که در گهواره‌اش چرت می‌زد، با صدای بلند نفس می‌کشید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت snotter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snotter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snotter

لغات نزدیک snotter

پیشنهاد بهبود معانی