امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sockeye

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جانورشناسی ماهی خوراکی ریز شمال کلمبیا link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sockeye

  1. noun Fatty red flesh of salmon of Pacific coast and rivers
    Synonyms:
    red salmon sockeye salmon
  1. noun Small salmon with red flesh; found in rivers and tributaries of the northern Pacific and valued as food; adults die after spawning
    Synonyms:
    sockeye salmon red salmon blueback salmon Oncorhynchus nerka

ارجاع به لغت sockeye

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sockeye» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sockeye

لغات نزدیک sockeye

پیشنهاد بهبود معانی