آخرین به‌روزرسانی:

Sole Survivor

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

تنها بازمانده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He was the sole survivor of the crash.

او تنها بازمانده‌ی آن تصادف بود.

The sole survivor told a harrowing tale.

تنها بازمانده داستانی هولناک را روایت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sole survivor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sole survivor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sole-survivor

لغات نزدیک sole survivor

پیشنهاد بهبود معانی